به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از گذشت چند روز از انتشار نامه موسوی خویینی ها، بازتاب و واکنش های معطوف به آن کماکان ادامه دارد. در همین راستا اکبر ترکان، از مشاوران سابق رئیسجمهور و اعضای مؤسس حزب اعتدال و توسعه، در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار راهبرد معاصر به ابعاد مختلف نامه خویینیها اشاره کرده و نیز چشم انداز انتخاباتی برای جریان های سیاسی را بررسی کرد.
موضوع آقای خویینی ها ابعاد پیچیده ای دارد و من نمی توانم تمام این ابعاد را باز کنم. مخاطب رهبری است و هیچ واکنشی نشان نداده است و نمی دانیم نظر ایشان چیست؟! از این رو اظهار نظر من شاید چندان مفید نباشد. این اتفاق تنها نبود و دو اتفاق رخ داده است. اول نامه کمیسیون های مجلس به رییس جمهور که پیام آن می گوید مشکلات کشور ناشی از دولت است. من در این رابطه توضیح داده ام و گفتم که نباید همه چیز را بر دوش قوه اجرایی کشور بیندازیم. زیرا منشا اصلی مشکلات کشور تحریم ها هستند و منصفانه نیست که ترامپ و ایالات متحده را نادیده بگیریم و مشکلات را صرفاً از تصمیمات مدیریتی داخلی نشات گرفته بدانیم. ولی نامه آقای خویینی ها به رهبری مشکلات کشور ناشی از نقص مدیریتی را مربوط به دولت نمی داند. ما در دورانی قرار داریم که ترامپ و آمریکا می خواهند ریشه ما را بزنند در چنین شرایطی نباید این بحث ها مطرح شود من هر دو این حرکات را اشتباه می دانم. هر دو نامه ارزیابی صحیحی ندارد چه نامه اول که همه مشکلات کشور را ناشی از مشکلات مدیریتی دولت می داند و هم نامه ایشان که در خصوص مشکلات کشور فقط رهبری را نشانه گرفته است. من در شرایط فعلی این نوع نگاه را نمی پسندم گفتگوهای امروز باید بر مبنای هم نظری باشد.
به نظر من، اینکه ما در داخل کشور به دنبال نسبت دادن مشکلات به اینجا و آنجا باشیم کاری اشتباه است. مشکلات ناشی از تحریم های ظالمانه و دشمنی های آمریکا در منطقه و توطئه های صهیونیستی و شیطنت های عربستان سعودی است که امروز در صف همکاری با صهیونیست ها قرار گرفته است. مشکلات ایران ناشی از مسائل بیرونی است. همانطور که به مردم یمن و فلسطین و افغانستان و سوریه و عراق و لبنان ظلم می کنند و در برابر آن قیافه حق به جانب حقوق بشری می گیرند در مورد ایران نیز چنین رفتاری دارند. ما نباید در داخل کشور و در بین خودمان و در میان نیروهای انقلاب به دنبال مشکلات بگردیم. از این نظر این نامه کار اشتباهی بود.
به نظر من، آنچه در انتخابات مجلس شاهد آن بودیم در ریاست جمهوری نیز رخ می دهد. این مجلس بر اثر رقابت بین اصولگرایان تشکیل شد و کاندیداهای اصلاح طلب صلاحیت نگرفتند. انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نیز به همین شکل برگذار خواهد شد و حتی تیپ های سیاسی معتدلی مثل علی لاریجانی و حسن روحانی نیز قادر به حضور در رقابت ها نخواهند بود چون تایید صلاحیت نمی شوند. در چنین شرایطی تکلیف اصلاح طلبانی چون عارف مشخص است. رقابت در این مرحله صرفا بین اصولگرایان خواهد بود. ظاهر ماجرا نشان می دهد کلیت حاکمیت علاقه ای به حضور اصلاح طلبان و معتدلین در دولت و مجلس ندارد. حتی اگر فرض بگیریم کسی مثل آقای جهانگیری رییس جمهور شود آیا با ترکیبی که امروز در مجلس وجود دارد می تواند تصمیم گیری کند و کاری را پیش ببرد؟! یقینا نمی تواند بنابراین هیچ اصلاح طلبی نمی تواند چنین شرایطی را مدیریت کند. به نظر من، ارزیابی آقای عارف و تمامی اصلاح طلبان این نیست که بخواهند در انتخابات شرکت کنند چون با تجربه ای که در مجلس رخ داد آنها شانس تایید صلاحیت ندارند.
در این دوره هیچ کدام از این افراد کاندید نخواهند شد. حتی لاریجانی که جزو اعتدالیون است نیز در انتخابات 1400 شانسی ندارد و رقابت ها بین اصولگرایان خواهد بود. اصلاح طلبی هیچ شانسی ندارد و تایید صلاحیت نخواهد شد. چه اصلاح طلبی بازسازی درونی داشته باشد و چه نداشته باشد. چون تایید صلاحیت نخواهد شد و شرکت کردن در انتخابات فرقی برای این طیف نخواهد کرد چون انتخابات 1400 رقابتی بین اصولگرایان است.
اصلاح طلبان نیرو زیاد دارند ولی بعدی است صلاحیت آنها تأیید شود. همانطور که پیشتر گفتم نه تنها اصلاح طلب ها تایید صلاحیت نمی شوند بلکه حتی اعتدالیون نیز تایید صلاحیت نخواهند شد چون در این دوره رقابت بین اصولگرایان است.
بله درست است. این نامه شخصا توسط آقای خویینی ها نوشته شده و هیچ کدام از این افراد نمی دانستند چنین نامه ای نوشته خواهد شد. آقای انصاری این مطلب را اعلام کرده و گفته مجمع روحانیون مبارز از این موضوع بی خبر بوده است. این نامه نتیجه نشست مجمعی نبود و نامه شخص بود. من از قول آقای انصاری شنیده ام که مجمع در جریان نبوده است. من چیزی را که آنها می گویند می پذیرم. ظاهر ماجرا به این شکل است. ما نمی دانیم در قلب آنها چه می گذرد. هر کسی اظهار نظری می کند ما می توانیم بر روی اظهارات او نظر بدهیم و نه کمتر و نه بیشتر.
خیر، معنای این نامه نوعی ابراز نگرانی از نارضایتی مردم نسبت به شیوه های نظام مدیریتی کشور و بی اعتماد شدن مردم است. من هم مثل شما هستم و آنچه را که ابراز شده می فهمم. من و شما نمی دانیم در باطن چه می گذرد. ما می توانیم به اظهار نظر افراد استناد کنیم. ظاهر ماجرا به این شکل است که به صورت شخصی نوشته شده است. ما از ظاهر موضوع قضاوت می کنیم و در دل مساله نیستیم.